تکامل رباتها و هوش مصنوعی ادامه دارد و ویژگیها و رفتارهای بسیار شبیه به انسان را دستیافته است. این پدیدهای که خط میانی بین انسانها و ماشینها را غافلگیر کننده میکند، احساسات مختلفی را به وجود میآورد – برخی از آنجا که این موضوع جذاب مییابند، دیگران ممکن است احساس نگرانی یا ترس از ایده موجوداتی که ناممکن بودن تمیزکاری شان را داشته باشند.
در سال 1920، نویسنده چک، کارل چاپک، اصطلاح «ربات» را در نمایشنامهاش معروف “R.U.R.” (رباتهای همگانی راسوم) سکه زد. در این نمایشنامه، موجودات به صورت مصنوعی ساخته شده به تصویر موجوداتی که اکنون به آنها اندروید یا کلونها اشاره میکنیم، طراحی شده بودند تا انسانها را پشتیبانی کنند، اما در نهایت باعث شورش در برابر بشریت شدند.
داستان چاپک، که برگرفته از موجودات افسانهای مانند گولم یهودی پراگ، تأثیر عمیقی بر دیدگاه فرهنگی ما نسبت به رباتها داشته و تصویرهای خیالی آنان از از رباتهای آستروبوی تا آوا از «Ex Machina» متنوع است.
پدیده «وادی مهیب»، اصطلاحی که در دهه ۱۹۷۰ توسط استاد ماساهیرو موری معرفی شد، نشان میدهد که احساس ناراحتی ما نسبت به ماشینهای انسانواری که ظاهری تقریباً، اما کاملاً انسانی ندارند، چه است. این مفهوم نشان میدهد که چون رباتها به شکلی بیشتر به انسان شبیه میشوند، احساس عجیبی به وجود میآورند و احساس همدردی دشوار میشود و از برقراری تعاملات مؤثر جلوگیری میکند.