در یک تغییر از نقشهای سنتی، سازمانها در حال بررسی مجدد این هستند که کدام فرد مسئولیت کلیدی برای پیادهسازی هوش مصنوعی را داراست. تنها یک چهارم از رهبرانی که مورد بررسی قرار گرفتند، از بیش از ۱۸۰۰ پاسخدهنده، با اطمینان یک فرد خاص را به عنوان “مسئول اصلی” برای ابتکارات هوش مصنوعی مشخص کردند.
میان پاسخدهندگان، ۱۶٪ فارغ از سازمان، رئیس اطلاعات را به عنوان اصلیترین پیشران فنآوریهای نوین تعیین کردهاند، در حالی که ۱۲٪ به “رهبر هوش مصنوعی” در سازمان خود نگاه میکنند و ۱۲٪ دیگر رئیس بخش تجاری خود را مشخص میکنند.
لازم به ذکر است که ۵۴٪ ادعا کردهاند که یک “رهبر هوش مصنوعی” در سازمان خود دارند که نشاندهنده یک نقش رهبری به هر درجه باشد، با این حال ۸۸٪ به وضوح اعلام کردهاند که این فرد به تیم مدیریت ارشد تعلق ندارد.
تحلیلگران گارتنر بر پیچیدگی ابتکارات هوش مصنوعی تأکید دارند که تأثیرگذار بر هر نقش و گفتگوی استراتژیک در یک سازمان است. این مدل مسئولیت توزیعشده منجر به ابهام در بعضی از سازمانها درباره مالکیت تلاشهای مرتبط با هوش مصنوعی شده است.
زمانی که کسبوکارها با گسترش روزافزون هوش مصنوعی مواجه میشوند، بحث درباره تأسیس یک نقش تعیینشده مثل یک مدیر عالی هوش مصنوعی به موضوعیت میپردازد. این رویکرد به شرکتها امکان میدهد تا استراتژی هوش مصنوعی خود را بدون بارگذاری بیشتر بر روی رهبری موجود تدوین کنند.
هرچند لزوم یک رهبر هوش مصنوعی واضح است، بهخصوص برای غلبه بر چالشهای چندرشتهای و ایجاد ارزش، اما دیدگاهها درون سازمانها درباره جزئیات حکومت هوش مصنوعی و نقشها در تابلوی هوش مصنوعی تقسیمبندی میماند.
زمانی که هوش مصنوعی به انحطاط صنایع ادامه میدهد، نیاز به نمایندگی چندرشته در تابلوی هوش مصنوعی به حفظ ژاپن و پرودوکتیو بدون انصراف لازم است.
منظریههای مختلفی از رهبری هوش مصنوعی در سازمانها: بررسی پرسشها و چالشهای اصلی
در زمینه رهبری هوش مصنوعی در سازمانها، مجموعهای از پرسشهای اصلی برجسته میشود زمانی که کسبوکارها در پیامدهای پیادهسازی ابتکارات هوش مصنوعی هستند. یکی از پرسشهای حیاتی این است: چه مسئولیتهای اصلی یک رهبر هوش مصنوعی در یک سازمان است؟ پاسخ به این پرسش ممکن است به شرط ساختار شرکت، صنعت و اهداف خاص شرکت متفاوت باشد.
یکی از سوالات مهم دیگر درباره چالشهای مرتبط با مدلهای توزیعی رهبری در حوزه هوش مصنوعی گرد میشود. در حالیکه داشتن افراد مختلف مسئول برای پیادهسازی ابتکارات هوش مصنوعی میتواند نوآوری را تقویت کند، میتواند همچنین منجر به ابهام و نبود مسئولیت شود. چگونه میتوان بهطور موثر مدیریت مسئولیت توزیعشده رهبری هوش مصنوعی در سازمانها برای اطمینان از پیادهسازی سازنده و موفقیتآمیز آن؟
علاوه بر این، زمانی که بحث درباره لزوم یک مدیر عالی هوش مصنوعی به سرعت گسترش مییابد، یک پرسش حیاتی برمیخیزد: مزایا و معایب ایجاد یک نقش رهبری مخصوص هوش مصنوعی در یک سازمان چیست؟ در حالیکه معرفی یک مدیر عالی هوش مصنوعی میتواند استراتژی هوش مصنوعی را سریعتر و پیادهسازی کند، ممکن است موقعیتهای پیچیدهتری در سلسله مراتب سازمانی و فرآیندهای تصمیمگیری معرفی کند.
یکی از چالشهای اصلی برای سازمانها در زمینه رهبری هوش مصنوعی، نبود توافق درباره حکومت هوش مصنوعی و نقشها در تابلوهای هوش مصنوعی است. چگونه شرکتها میتوانند بخششات داخلی و دیدگاههای متضاد را شکست دهند تا ساختارهای موثر حکومت هوش مصنوعی را تأسیس کرده و نوآوری و ایجاد ارزش را حفظ کنند؟
با وجود این چالشها، مزایای واضحی برای داشتن نمایندگی مختلف در تابلوهای هوش مصنوعی وجود دارد. دیدگاههای چندرشته میتوانند خلاقیت را تقویت کرده، قابلیتحل مسئله را ارتقا دهند و تصمیمگیری را در منظومه فنآوری هوش مصنوعی در حال تعدیل راهنمایی کنند. چگونه شرکتها میتوانند نمایندگی چندرشته در تابلوهای هوش مصنوعی را بهرهوریت برای حفظ ژاپن و افزایش محصولیت در رویهنامه پیشروی پیشرفتهای فنآوری بهرهمند کنند؟
در خلاصه، منظریههای مختلف رهبری هوش مصنوعی در سازمانها مجموعهای از سوالات، چالشها و فرصتها را برای کسبوکارهایی که به دنبال بهرهبرداری از توانایی هوش مصنوعی هستند، ارائه میدهد. با برخورد با سوالات اصلی، مدیریت چالشها و بهرهوری از مزایای همکاری چندرشته، سازمانها میتوانند خود را برای موفقیت در منظومه هوش مصنوعی پیشرفته آماده سازند.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره رهبری هوش مصنوعی در سازمانها، به وبسایت گارتنر مراجعه کنید.