یک تغییر قابل توجه در منظر شغلی در افق است زمانی که شرکتها هوش مصنوعی (AI) را با سرعتی چشمگیر در اغاز گرفتهاند. این تحول میتواند منجر به اتوماسیون تقریباً یک سوم وظایف در ساعات کاری تا سال 2030 شود. به خصوص، موسسه جهانی McKinsey (MGI) شواهد قاطعی را برمیافکند که نشاندهنده این است که تقریباً 45٪ از شغلها در اتحادیه اروپا و ایالات متحده ممکن است به دلیل افزایش هوش مصنوعی تغییرات قابل توجهی را تجربه کنند.
این مطالعه تا 3 میلیون شغل در آلمان را تا سال 2030 که ممکن است به دلیل هوش مصنوعی تغییرات مواجه شوند، پیشبینی میکند که معادل 7٪ از نیروی کار کل کشور است. با بیان این داده به صورت گستردهتر، تقریباً 12 میلیون شغل در سراسر اروپا و ایالات متحده تا همان سال نیاز به تغییر ممکن است داشته باشند که نمایانگر 6.5٪ از تعداد کل شغلها در اروپا است.
نویسندگان این مطالعه یک تهدید دوگانه برای تکامل بازار کار شناسایی کردهاند. از یک سو، بازار ممکن است تجربه کمبود کاندیداها برای پستهای با حداقل مهارتها و دستمزد بالا را داشته باشد. به طور معکوس، ممکن است کمبود کاندیداها برای پستهای با حقوق پایین دیدهشود. در اروپا، درصد حرفههای با حقوق بالا میتواند 1.8 درصد افزایش یابد، در حالی که سهم شغلهای با حقوق کم ممکن است 1.4 درصد کاهش یابد.
قابلیتهای بیشتری را میتوان بهوسیلهی آموزش و تدابیر مؤهل برای آیندهی کاری کارگران در خطر ارائه داد. تقاضا برای تواناییهای فنی پروژهها در اروپا پیشبینی میشود که به نسبت 25٪ افزایش پیدا کند، و مهارتهای اجتماعی و عاطفی نیز با افزایش 12٪ در تقاضا خواهند بود.
مطالعه نتیجه میگیرد که، در صورتی که انتقال هوش مصنوعی به سرعت برگردانده شود و ارتقاء کارکنان به صورت مؤثر صورت گیرد، اروپا میتواند نرخ رشد تولیدی سالانه خود را تا سال 2030 به 3٪ افزایش دهد. این تحلیل توسط MGI نوری معنوی به گرایشهای اقتصادی و اجتماعی شمال ایالات متحده و ده کشور اروپایی میافکند که ممکن است محیط حرفهای را تا سال 2030 مجدداً ایجاد کند.
سوالات کلیدی و پاسخها:
1. چه تأثیری پیشبینی شدهاست بر کاراییهای نوع شغلی هوش مصنوعی؟
در اتحادیه اروپا و ایالات متحده، انتظار میرود هوش مصنوعی تا 45٪ از شغلها را تغییر دهد و بهطور خاص وظایف دفتری، خدمات مشتری، فروش و تولید تحت تأثیر قرار بگیرند. شغلها تغییر خواهند کرد و تقاضا برای موقعیتهای مهارتی بالا بیشتر شده و کمتر برای شغلهای با دستمزد کم.
2. تعداد شغلهایی که در اروپا و ایالات متحده تا سال 2030 به دلیل هوش مصنوعی نیاز به گذار دارند چقدر است؟
تقریباً 12 میلیون شغل در اروپا و ایالات متحده تا سال 2030 ممکن است نیاز به گذار به دلیل پیشرفتهای هوشمصنوعی داشته باشند.
3. چه اقدامات آموزش و مؤهلی میتوانند کارگران برای تطابق با بازار کاری تحت تأثیر هوش مصنوعی انجام دهند؟
کارگران میتوانند با یادگیری تحصیلات اضافی و آموزشهای بیشتر، به ویژه در تواناییهای فنی که پیشبینی میشود 25٪ افزایش پیدا کند در اروپا، تطابق پیدا کنند. مهارتهای اجتماعی و عاطفی نیز مورد اهمیت قرار میگیرند و انتظار میرود با 12٪ افزایش در تقاضا روبهرو شوند.
چالشها و جدالهای کلیدی:
– برهمنیازی توانمندیها: اختلاف بین توانمندیهای موجود در حال حاضر کارگران و توانمندیهای مورد نیاز برای نقشهای جدید موجب چالشهای قابل توجهی در بازآموزی و ارتقای مهارتهای نیروی کار میشود.
– جایگزینی شغلی: هوش مصنوعی ممکن است وظایف انجام شده توسط میلیونها کارگر را اتوماسیون کند، ایجاد عدم قطعیت و جدال درباره احتمال از دست دادن شغلها و چگونگی حمایت از کارگران تحت تأثیر.
– نابرابری اجتماعی: توزیع نامتوازن مزایای از هوش مصنوعی ممکن است باعث تشدید نابرابری اجتماعی شود، زیرا کارگرانی که در شغلهای با دستمزد کم هستند، احتمال مواجهه با تهدیدات اتوماسیون را دارند.
مزایا:
– افزایش تولیدی: اگر بهخوبی باشد، هوش مصنوعی میتواند نرخ رشد تولیدی سالانه به 3٪ تا سال 2030 افزایش دهد.
– ایجاد شغلهای مهارتی بالا: هوش مصنوعی احتمالاً بهوجود شغلهای جدید با مهارتهای بالا و دستمزد بالا خواهد رسید و تقاضای کارگران با تخصصهای پیشرفته را افزایش خواهد داد.
معایب:
– درهمشکست شغلی: یک بخش بزرگ از نیروی کار ممکن است نیاز به گذار به نقشها یا صنایع مختلف داشته باشد، باعث عدم قطعیت و بالا رفتن احتمال بیکاری در کوتاهمدت میشود.
– ناکافی بودن مهارتها: کمبود کاندیداها برای شغلهای جدید با مهارتهای بالا و کمبود کاندیداها برای شغلهای با دستمزد کم ممکن است باعث افزایش رقابت و عدم تطابق مهارتی شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی تأثیر هوش مصنوعی بر اشتغال، میتوانید به منابع معتبری مانند McKinsey & Company اینجا مراجعه کنید، یا وبسایتهای رسمی سازمانهای فناوری و کاری مهم را مرور کنید. همواره به یاد داشته باشید که آدرسهای اینترنتی ارائهشده برای دامنههای اصلی منابع مرتبط و با تعریف شده هستند، و همیشه باید آخرین گزارشات و دادهها را مستقیماً از سازمانها یا انجمنهای تحقیقاتی مربوط بررسی کنید.