Revolutionizing Artificial Intelligence: A New Perspective

هوش مصنوعی: روایتی جدید از پتانسیل و ریسک‌ها

هوش مصنوعی (AI) موضوعی است که به شدت مناظره‌ای شده، اغلب به تفکرات اوتوپیا و دیستوپیا می‌پردازد. در حالی که برخی آینده‌ای از فراوانی و برابری از طریق هوش مصنوعی تصور می‌کنند، دیگران از یک دنیایی که توسط فئودالیسم فناورانه حاکم است، هراس دارند. با این حال، واقعیت احتمالاً بیشتر پیچیده‌تر است و از هر دو انتها دور می‌شود.

بحث‌های سیاستی در ارتباط با هوش مصنوعی اصلیاً بر روی پاسخ‌ها متمرکز است، از جمله آموزش و دوبارسازی، برطرف کردن موانع برای پذیرش، و تأکید بر رسیدن به مزایای پتانسیلی. نیاز به گفت‌وگوی جهانی جامع و آزمون‌های ایمنی نیز به عنوان جنبه‌های حیاتی مطرح می‌شوند.

در یک قمه مصنوعی اخیر که به میزبانی ریشی سوناک در پارک تاریخی بلچلی به برگزاری رسید، نمایندگان کشورها و شرکت‌های فناورانه بزرگ گرد آمدند. با وجود هیجان محور بودن رویداد، این همایش به یک بیانیه مشترک ابهام‌آمیز منجر شد که بر ریسک‌های مدل‌های “مرزی” هوش مصنوعی تأکید کرد و بر گفت‌وگوی جهانی و تدابیر ایمنی داوطلبانه تماس جهانی را خواستار شد.

ضروری است منتبه شویم که فناوری خود دستوری ندارد. در جامعه سرمایه داری، معرفی فناوری به منظور سود و کنترل است. در طول تاریخ، نوآوری در حوزه‌های محاسباتی و دیگر زمینه‌ها به دلیل جابجایی و تنظیم کار انسان‌ها به منظور افزایش سودآوری انجام شده است.

مارکس و انگلس، در مانیفست کمونیست، بر دینامیک تکنولوژی زیر سرمایه داری تأکید داشتند. آن‌ها بر گردانیدن مداوم سازه‌های تولیدی که سیستم‌های موجود را ناتوان می‌سازد متمرکز شدند. مارکس پیش‌بینی کرد که تکنولوژی در سرمایه داری به اتماتیک شدن سیستمی از ماشین‌آلات به پایان خواهد رسید، که کارگران را به نهادی آگاه در فرایند اتوماسیون بزرگ رنجانده است.

مارکس، اگرچه از رایانه‌ها آگاه نبود، از کارهای چارلز بابیج و اییدا لاولیس الهام گرفت. اختراعات آن‌ها، ماشین اختلاف، و ماشین تحلیلی، پایه‌های محاسبات مدرن را نهاد. این دستگاه‌های محاسباتی اولیه بر اصول مشابه دستگاه جاکارد بودند وظایف ذهنی را از طریق برنامه‌ریزی کارت‌های پانچ شده خودکار می‌کردند.

اگر چه مارکس اصلیاً درباره دستگاه‌های فیزیکی در ارتباط با کارخانه‌ها بحث کرد، تجزیه و تحلیل او به پردازش اطلاعات نیز گسترش یافت. مارک کارنی، فرمانروای سابق بانک انگلیس، جوهر بی‌زمانگی مشاهدات مارکس را تقدیم می‌کند. کارنی دینامیک کنونی تکنولوژی، پلتفرم‌ها، یادگیری ماشین، و رسانه‌های اجتماعی را با آن‌هایی که ۱۵۰ سال قبل مارکس منیفست کمونیست را نوشت مقایسه کرد.

ظهور “یادگیری عمیق” تبعیت مستقیمی از پیشرفت‌های سرعت محاسبه دارد. این فناوری از شبکه‌های بزرگی از نورون‌های مصنوعی برای تقلید وظایف پایه‌ای هوش نورونی زیست‌شناختی استفاده می‌کند. نمونه‌ها شامل سیستم‌های تشخیص چهره، DeepMind شرکت گوگل، و برنامه‌های بهداشتی استفاده از داده‌های بزرگ است. برجسته است که توسعه چت‌بات‌های هوش مصنوعی مانند ChatGPT شرکت OpenAI و بارد گوگل پیشرفت قابل ملاحظه‌ای برای رسیدن به رفتار خودکار غیر قابل تمیز از تعامل انسانی نمایان می‌کند.

هوش مصنوعی همچنین، ارتقای “تیلوریسم دیجیتال” را تسریع بخشیده است،به مدیریت علمی از زنجیره تأمین متأهل است. دیدگاه مارکس هنوز اهمیت دارد – کاربردهای تکنولوژی و پیامدهای آن قراردادی نیست. گزینه‌ها و جایگزین‌ها در هر پیشرفت تکنولوژی وجود دارد. با این حال، مفهوم انقلاب صنعتی چهارم، عبارت “انقلاب” را از ریشه‌های مارکسش خنثی می‌کند و کمتر به انتقال قدرت بین طبقات تمرکز دارد.

مارکس تکنولوژی را به عنوان یک وسیله برای افزایش کنترل در داخل سرمایه‌داری بر کارگر و خود فرایند کار نگاه می‌دازد. امروزه، کاربردهای هوش مصنوعی از وظایف صنعتی مانند جوشکاری رباتیکی و خودپاساختگی تا روزنامه‌نگاری، حسابداری، مالی، و کنترل مصرف از طریق کارت‌های اعتباری و تبلیغات پیش‌بینی‌شده انجام می‌شود. واقعیت این است که توسعه هوش مصنوعی با نظارت، سرکوب، و حتی قابلیت‌های نظامی هم‌پیوند شده است.

بررسی بیشتر پتانسیل هوش مصنوعی تفاوت‌های چشمگیری بین واقعیت کنونی و امکانات آینده را نشان می‌دهد. مارکس تکنولوژی در زیر سوسیالیسم را یک نیرویی تصور می‌کند که به منافع کار تحریر‌شده منجر می‌شود و به آزادی آن سهیمیت می‌کند. با آزادی از کار سرمایه‌گذاری روان‌شکن، انسان‌ها می‌توانند از فرادوی کار رابطه‌های جدیدی از، اندیشه اجتماعی و همکاری را خارج از محدودیت‌های روابط حقوق دستمزدی پرورانند.

وقتی که جامعه با پیامدهای هوش مصنوعی دست و پنجه نرم می‌کند، ضروری است که با تأملات اطلاع‌رسان و متأمل روند جلو را مسیردهی کند. تعادل مزایا پتانسیلی با نیاز به ملاحظات اخلاقی و ایمنی باید تعیین کننده باشد که هوش مصنوعی به عنوان نیروی سهم‌دهی یا افزایش نابرابری‌های موجود به کار گرفته شود.

Frequently Asked Questions:

The source of the article is from the blog bitperfect.pe

Privacy policy
Contact