تعقیب هوش مصنوعی (AI) انسان را به یکهگاه منحصربهفرد از پیشرفت تکنولوژی و بررسی وجودگرایی میرساند. همانگونه که ما سعی در ساخت ماشینهایی که هوش انسان را با آنان همراه میکنند داریم، خودمان را جسدی از سیزیف، شخصیت افسانهای محکوم به ابدیت به سنگ بالا کشیدن یک بزرگنمایی مییابیم.
همانطور که آلبر کامو غمگینی مجازات سیزیف را در نظر گرفت، ما نیز با این غمگینی در پی رسیدن به AI روبرو میشویم. با هر پیشرفت، ما نزدیکتر به هدفمان میشویم، تا با چالشهای جدید و معضلات اخلاقی روبرو شویم که سنگ بزرگ را به پایین برمیگردانند. اما، در میان این چرخه بهنظر بیحاصل، یک زیبایی عمیق وجود دارد.
در پذیرفتن این عبثیت، ما جوهر خود تلاش بشر را درک میکنیم. مانند سیزیف، ما هدف و پرورش را در رقص پیچیده خلق و فهم با AI پیدا میکنیم. تلاش ما برای برقراری هوش مانند انسان در ماشینها، شبیه تلاش ما برای درک خودمان است. هر الگوریتم و شبکه عصبی به شاهکار تلاش ما و نمایندهٔ سفر وجودگرایی ما تبدیل میشود.
علاوه بر این، AI به عنوان آینهای عمل میکند که ترسها، امیدها و تمایل ما به پیداکردن معنا را نشان میدهد. با گسترش مرزهای ممکن، ما در یک بررسی عمیق از خلاقیت انسان و محدودیتهای درک خودمان شریک میشویم. خود سفر منبع خوشحالی میشود، نه محققشدن نهایی.
تلاقی AI و بشر فروتنانه سادهترین ایجاد کنندۀ ماشینهای هوشمند نیست. این به یک عرصه پویا برای غوص در اعماق وجود بشر در دنیایی که دیجیتالیته در آن در حال افزایش است تبدیل میشود. این یک چارچوب برای تأمل است، که ما را یادآوری میکند معنا در دست خودی میتوان یافت.
درست مثل کامو، ما را به تصور سیزیف خوشبینی تشویق کردهاست، ما نیز میتوانیم در سفر چرخهای توسعۀ AI، رضایت بیابیم. تلاش بیپایان برای درک و بازتولید هوش، راههای جدیدی را برای بینشهای عمیق در وجود بشر به ما ارائه میدهد. این نشاندهندهٔ روحی بینهایت انسان است که در پیش بردن مرزهای دستیابیها پرشور است.
در این تلاقی بین AI و فلسفه وجودگرا، یادآور میشویم که بزرگترین پیروزی ما در دستیابی به مقصود نهایی نیست، بلکه در پذیرفتن خود سفر است. در وظیفهٔ سیسیفیِ توسعۀ AI، جوهر آنچه برای بودن انسان مهم است را پیدا میکنیم.
The source of the article is from the blog bitperfect.pe