چیپهای نیمهها بهینه سازی، قدرت محرک پشت الکترونیک مدرن هستند و از ارکان اصلی توانایی محاسباتی جهانی و قدرتمند تکنولوژیکی محسوب میشوند. عجیب نیست که ایالات متحده جایگاه اول را در این صنعت چند میلیارد دلاری ندارد. در عوض، بزرگترین رقابت فناوری جهان درباره نیمهها بهینه سازی است و ایالات متحده هدف دارد که جلوی چین را بگیرد. تایوان، بازیکن مهم در بازار نیمهها بهینه سازی است و خود را در قلب این رقابت جهانی مییابد.
شرکت تولید نیمههای بهینه سازی تایوان (تایوان سمیکونداکتور تولیدکننده) (TSMC) مسئول تولید 92٪ از پیشرفتهترین چیپهای جهان است. کنترل این جزیره کوچک درباره نیمهها بهینه سازی، سهم حجم تولید نفت جهان از سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) را برتری میدهد. اهمیت این هژمونی زمانی آشکار میشود که از نظر بحران اقتصادی بالقوه که در صورت مختل شدن TSMC رخ میدهد و به دلیل وابستگیهای فراوان به این چیپهای ضروری، صنایع زیادی به آنها وابسته هستند.
چین، یکی از بزرگترین واردکنندگان نیمهها بهینه سازی، به شرکتهای ایالات متحده برای بخش قابل توجهی از تامین چیپ خود وابسته است. زنجیره تأمین بینالمللی متصل که امکان ایجاد صنعت چیپ را فراهم میکند، شامل کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، هلند، ژاپن و تایوان است و پیچیدگی این شبکه جهانی را برجسته میکند.
محدودیتهای اخیری که دولت ترامپ بر علیه شرکت تکنولوژی چینی بزرگ هواوی اعمال کرده است، آسیبپذیری زنجیره تأمین نیمههای بهینهسازی را نشان میدهد. با مختل شدن وابستگی هواوی به چیپهای TSMC، روشن میشود که کنترل نیمهها بهینه سازی پیامدهای ژئوپولیتیکی قابل توجهی دارد. این چیپها نه تنها برای الکترونیک مصرفی مانند تلفن همراه ضروری هستند، بلکه نقش حیاتی در سیستمهای دفاعی و سلاحهای نظامی دارند.
رقابت بین ایالات متحده و چین برای هژمونی نیمهها بهینه سازی فراتر از رقابت اقتصادی است. “ساخته شده در چین 2025” ، طرح حکومت شوروی جمهوری فدرال چینی هدف جدی برای منافع اقتصادی و نظامی ایالات متحده است، زیرا چین هدف دارد تا رهبر جهانی در تولیدات بالاتری با تکنولوژی بالا شود.
شناخت ریسکهای وابستگی به تولید چیپ خارجی، دولت ایالات متحده را مجاب کرده است که برای بازگرداندن تولید چیپ به خاک امریکا، به دیزاین تراشهها بیلیونها دلار سرمایه گذاری کند. با این حال، دستیابی به خودکفایی و تجاوز به قابلیتهای تولید تایوان برای هر دو چین و ایالات متحده چالشبرانگیز خواهد بود.
اهمیت نزدیکی و قابلیت دسترسی به تولید چیپ را نمیتوان نادیده گرفت، زیرا آنها به امنیت ملی و پایداری اقتصادی کمک میکنند. وابستگی به حقالتدریج به رقبای ژئوپولیتیکی در مورد مؤلفههای اساسی مانند نیمهها بهینه سازی، آسیبپذیریهایی ایجاد میکند که توسط قدرتهای رقیب قابل بهره برداری هستند.
در حالی که رقابت برای هژمونی فناورانه ادامه مییابد، آشکار میشود که نیمهها بهینه سازی به تنهایی برای راندمان بالا اکوسیستم فناوری نه تنها برای دسترسی به خصوصیت، نظارت و امنیت ملی نیز آثار قابل توجهی دارند. قوانینی برای مدیریت این پیشرفتها در تکنولوژی ضروری هستند تا از سوء استفاده احتمالی از قابلیتهای نظارتی که توسط قدرت پردازشی این چیپها فعال میشود، محافظت شود.
جنگ چیپ به خوبی در جریان است و عواقب آینده همچنان نامعلوم است. با پیشرفت فناوریهایی مانند هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی، مسابقه برای نیمهها بهینه سازی به مسئلهای از اهمیت ملی تبدیل میشود. نحوه پیشرفت این نبرد آینده فناوری و تعادل قدرت در فضای جهانی را شکل میدهد.
The source of the article is from the blog foodnext.nl