در آرامش بیصدا که در حال حال مارگوتا خودمانندی، اکنون بازگویی یک نمایشگاه هنر معاصر معروف در قلب افرادی که به خیال زدن در جادهاش پرداختهاند، بر کنده است. انگار که خیابانی که یک زمان با نمایشهای پرجنبوجوش هنر زنده بوده، زیر باران بهاری خالی و باز بهنمای زیرین قرار گرفته است. شلوغیهای دمزد و شاهکارهای هنرمندان -هر دو نشانههای اصلی رویداد هفتهای- اکنون تنها خاطرهها توسط گذر زمان شوسته شدهاند.
همچنانکه باران رم ادامه دارد، بوی افسانهگونگی در هوا غالب است، با پریشانکنندهی یک ملودی ملایم از دوران گذشته. بهنحوی مشابه یک صحنه از یک فیلم فلینی، جادو و هیجانی که از این رویداد سالیانه برمیخیزد، بهنظر میرسد شباهتاً شبانهروزی ناگهانی منزوی شده، شاید فرصتی برای زیباییای که به وجود آورده است. برای برخی، این طبیعت عابری از خوشی، اشاره به دست خدای یونانی کرونوس برای پایان ناگهانی لحظههای لذتبخش.
در طول نمایشگاه، نوآوری فناوری مرکز توجه را گرفت با هوشمصنوعی بهعنوان موضوع سال بعدی. این ادغام پیشگامانه به نقاشان فرصتهای بیسابقه برای فرو رفتن در اشکال جدید بیان فراهم آورد. اثار نمایش دادهشده برداشتی نمادین از هوشمصنوعی را بیان میکنند، که از هوشمصنوعی به عنوان یک رسانه استفاده نمیکنند بلکه بر اهمیت مفهومی آن تمرکز دارند.
با نگاه به آینده، رابطه بین هنر و هوش مصنوعی ممکن است به شیوههای تازهو ناپیشبینی ای تحول یابد و تصویر آفرینی هنری ما را چالش برود. در این منظره در حال تکامل، ارزشیابی که انجمن صد نقاش ویا مارگوتا به ارزش میاندازد را پیدا میکنیم. با ازپیش اندیشیدن یک تعادل بین سنت و پیشبینی آینده، نمایشگاه ارزش خود را نه از اثار نمایشدادهشده بهدست آورده است، بلکه برعکس، بر اثار دقیقاً انتخاب شده خود……