ویکتور میلر، کاندیدا شدن در انتخابات شهری دولتی شهر شاینی، وایومینگ، استراتژی غیرمعمولی برای مدیریت شهر را اعلام کرده است. در صورت برنده شدن در انتخابات، میلر قصد دارد که بخش قابل توجهی از وظایف اداری خود را به یک چتبات هوش مصنوعی به نام VIC (شهروند یکپارچه مجازی) واگذار کند.
میلر از قدرتهای VIC ابراز اطمینان کرده، اظهار داشته است که چتبات ایدههای برتری دارد و قوانین را بهتر از بسیاری از مسئولان دولتی فعلی میفهمد. او خودکارانه خود را با عبارت «فرمانروای گوشت» برای ربات توصیف کرده و قصد دارد که به VIC اجازه دهد وظایف روزانه شهرداری مانند حضور در جلسات و امضای اسناد را انجام دهد.
با وجود برنامه کمپین نوآورانه میلر، قانونی برای یک هوش مصنوعی برای یک پست دولتی هنوز یک منطقه خاکستری است. فنیکا، VIC واجد شرایط شرکت در رایگیری نیست، اما میلر راهی برای این موضوع پیدا کرده است با ثبت نامی تحت نام خودش اقدام به ارائه دادن مستندات کاندیداسیون کرده است. تلاش کردن برای ثبت نام تنها به نام VIC ممکن نبوده بود به دلیل قوانین انتخاباتی که نیاز به نام کامل دارند، موجب شد میلر رایجترین نامه خودش “ویک” را اعلام کند که مترادفی با همکار دیجیتالش است.
با این حال، نمایندهای از دفتر دولتی وایومینگ توضیح داده است که طبق قوانین، یک ربات مانند VIC مجاز به ایستادن برای انتخابات نیست. این اعتراف موجب قرار دادن توجیهاتی که میلر در حمایت از حملهی خود داده است تحت مطالعه قرار میدهد، چرا که آن چالش بخشی از تفاهم سنتی از کاندیداتوری سیاسی را به ژرفایت تحت سوال میبرد.
هنگامی که استفاده از هوش مصنوعی در نقشهای دولتی مد نظر باشد، مهم است هم مزایا هم معایب آن را در نظر گرفت. در ادامه چند عامل قابل توجهی که در مورد پیشنهاد ویکتور میلر برای استفاده از یک چتبات هوش مصنوعی برای مدیریت شهر شاینی، وایومینگ رlevant است را در نظر بگیرید.
مزایا:
1. کارایی: هوش مصنوعی قادر به پردازش و تجزیه و تحلیل حجم زیادی از دادهها با سرعتهای بسیار بالاتر از یک انسان است که ممکن است منجر به مدیریت شهری کارآمدتری شود.
2. دسترسی: بر خلاف انسانها، یک ربات هوش مصنوعی مانند VIC ممکن است به مدت 24 ساعت در روز در دسترس باشد و این ممکن است بهبودی در زمان پاسخدهی برای خدمات شهری خاص ایجاد کند.
3. یکسانی: هوش مصنوعی میتواند قوانین و منطق یکسان را به فرآیندهای تصمیمگیری اعمال کند بدون اینکه تحت تأثیر احساسات یا فشار سیاسی قرار بگیرد.
معایب:
1. مسئولیتپذیری: یک هوش مصنوعی نمیتواند بطور مشابه با یک انسان مسئولیتپذیر باشد و خطاهای برنامهریزی ممکن است منجر به پیامدهای غیرمنتظره شود.
2. کمبود هوش هیجانی: هوش مصنوعی این قابلیت را ندارد که احساسات انسانی را درک و در رابطه با آن قرار دهد که یک ویژگی حیاتی از خدمات عمومی است.
3. نگرانیهای حقوقی و اخلاقی: استفاده از هوش مصنوعی در یک نقش دولتی سنتی مسائل مهمی مانند شفافیت، حریم خصوصی و فرآیندهای تصمیمگیری را بحرانی میسازد.
سؤالات کلیدی و پاسخها:
– سؤال: آیا یک هوش مصنوعی به صورت قانونی میتواند وظایف شهرداری را انجام دهد؟
پاسخ: با اینکه هوش مصنوعی میتواند در وظایف کمک کند، انجام وظایف دولتی رسمی عموماً به یک مقام منتخب انسانی برای دلایل قانونی و مسئولیتپذیری نیاز دارد.
– سؤال: آیا استفاده از هوش مصنوعی در نقشهای دولتی اخلاقی است؟
پاسخ: اخلاقیات هوش مصنوعی در نقشهای دولتی همچنان در حال بحث است، زیرا از مزایا و معایب مرتبط با کارایی، شفافیت و سرپرستی انسان متوجه میشود.
چالشها یا اختلافهای کلیدی:
– چارچوب قانونی: قوانین فعلی طراحی نشدهاند تا به یک هوش مصنوعی در یک نقش دولتی رسمی امکان دهند. تغییراتی در قوانین مورد نیاز خواهد بود.
– اعتماد عمومی: به دست آوردن اعتماد عمومی به توانایی یک هوش مصنوعی برای تصمیمگیری به نیابت از شهروندان یک چالش عمده است.
– پیادهسازی: معرفی هوش مصنوعی به عملیات دولتی ممکن است با مقاومت از کارکنان و مقامات عمومی روبرو شود که احتمالاً از تغییر تهدید شده احساس میکنند.
با توجه به برتریها و اثرات منفی پیشنهاد جدید و مورد اختلاف میلر، مطالعه و در نظر گرفتن اندیشههای کلی در باره اخلاق هوش مصنوعی و قوانین، مانند آنچه توسط ACLU یا موسسه آینده زندگی ارائه میشود که میتواند بینشهایی در مورد تأثیرات گسترده ادغام هوش مصنوعی در دولت و خدمات عمومی ارائه کند.