تنوع سیستمهای زنده از دیدگاه رابرت روزن
بحثها درباره اینکه آیا زندگی میتواند توسط وسایل دیجیتال تکثیر و پردازش شود، پراکنده بوده است. روزبیولوژیست نظری رابرت روزن ادعا کرد که سیستمهای زنده به دلیل طبیعت خودسازماندهی و خودنگهداری، از سایر سیستمها متمایز میشوند، مفهومی که او آن را “بستهشدگی به علت کارآمد” نامید. روزن ادعا کرد که به طور ریاضی بهخاطر این بستهشدگی، ویژگیهای اساسی زندگی نمیتوانند توسط سیستمهای محاسباتی تکثیر شود و این مفهوم نظریهای مبنی بر حیات به مثابه قابل محاسبه را به چالش میکشید.
آیا هوش مصنوعی توسط رایانهها قابل شبیهسازی است؟
در گفتگوهای اخیر درباره تکثیر آگاهی انسانی در رایانه، موضوع به فراتر از پیشفرض شبیهسازی گسترده شده و به ملاقاتهای مربوط به هوش مصنوعی میپردازد. جوهر یا تجربه زندگی انسانی به طور معمول به صورت ترسیم شده در سیلیکون مورد بررسی قرار میگیرد. با این حال، این گفتگو سوال عمیقتری را درباره قابل محاسبات بودن جوهر حیات مطرح میکند، اصولا اینکه آیا زندگی قابل محاسبه است.
بیش از سه دهه پیش، یک فکرور برجسته، یعنی رابرت روزن، درگیر دقیقا به این معضل بود و پاسخ او همچنان به اندازه مهم، مؤثر و بسیار بحثبرانگیز است.
ادعای روزن درباره تفاوت زندگی و دستگاههای مکانیکی
روزن، که در دانشگاه شیکاگو در سال 1959 تحصیل کرد و پستهای ارجمند گوناگونی داشت، به خاطر دلهرهآوری فکری و فرایند علمی خلاقش وسیعا تحسین شد. او یک رویکرد سیستمی تطبیقپذیر بسیارپیچیده به سیستمهای زنده پیشگام بنیان نهاد. روزن سیستمهای زنده را از موجودات غیرزنده تفاوتی میدید که فقط با قوانین فیزیکی توانست توجیه کند.
به جای نسبت دادن تنوع زندگی به یک جوهر ضروری استثنا گذرا از قوانین طبیعی، روزن ان را به سازماندهی از ارگانیسمها نسبت داد که جهتمند به یک توصیف فراتر از آنچه برای اشیاء بیهوش مانند سنگ یا حفرههای سیاه مورد نیاز است. او ادعا کرد که بدون یک توصیف مناسب از سازمان، اینت وسعت سازی علم فیزیک در معرض خاموشی مطلق در برابر سوال اساسی “حیات چیست؟” قرار دارد.
برای روزن، کلید آن در تعریف علتیت بود، که تفاوتهای آریستوتلی بین علتهای مادی و علتهای کارآمد را خلاقانه گسترش داد. در دیدگاههای او، سیستمهای زنده به طور جذابی علتهای کارآمد خود را از طریق خودتولید و نگهداری ایجاد میکنند و زندگی را از سایر سیستمهای فیزیکی و بهویژه از دستگاههای مکانیکی که همیشه نیازمند منبع خارجی — یعنی انسانها — برای علت کارآمدشان هستند جدا میکند.
در کتاب موفق دهه ۱۹۹۰ او، “خودحیات”، روزن یک ادعای ریاضی بر اساس نظریه رده بندی ارائه کرد تا نشان دهد که سیستمهای بسته به علت کارآمد هیچگاه ویژگیهای اساسی خود را به طور کامل توسط یک وسیله محاسباتی نخاهنداشت. به خصوص، هیچ دستگاه تورینگ، که بر اساس اصل پیروی از دستورالعملهای تعیین شده بدون توانایی خودتولید شدن سرشت نوشتن-خواندن خود عمل میکند، نمیتواند سیستمهای بسته به علت کارآمد را درک کند. بنابراین، روزن ادعای عمیقی را مطرح کرد: زندگی قابل محاسبه نیست – مانند دستگاهی مانند وسیله مصنوعی نیست. این ادعا، چهقدر که خیرهکننده است، همچنان بررسی و گفتمان درجریان معقول مربوط به طبیعت زندگی و محاسبه را تشویق میکند.
سوالات و پاسخهای کلیدی:
بستهگی به علت کارآمد به چه معناست در زمان سیستمهای زنده؟
بستهگی به علت کارآمد به ویژگی منحصربهفردی از سیستمهای زنده برای خودسازماندهی و خودنگهداری اشاره دارد. به اصول ساده، این بدان معناست که عملکردهای بیولوژیکی انگیزه و علت فرآیندهایش را یکسان میکنند، یک حلقه ایجاد میشود که ارگانیسم خودش را بدون ورودی خارجی حفظ میکند، بر خلاف دستگاههایی مانند ماشینها که برای عملکرد خود به دخالت انسانی نیاز دارند.
چرا دیدگاه رابرت روزن درباره قابلیت محاسبه حیات مهم است؟
دیدگاه روزن بهخاطر چالشی که به دیدگاههای سنتی درباره زندگی، هوش مصنوعی و مرزهای محاسبه میاندازد مهم است. با این که او اشاره میکند که جنبه اساسی سیستمهای زنده با شبیهسازی محاسباتی سازگار نیست، ایدههای او به بازنگری درباره رابطه بین حیات و دستگاه تشویق میکنند، که پیامدهایی برای زمینههایی مانند بیولوژی مصنوعی، زندگی مصنوعی و فلسفه ذهن دارد.
چالشها و اختلافات کلیدی:
مفهوم “حیات بهسبیمحاسبه ناپذیر” چندچالش و اختلاف آورد:
۱. پیچیدگی حیات: پیچیدگی بینظیر فرایندهای بیولوژیکی و پیوندگی سطوح مولکولی و اکولوژیکی یک چالش وحشتآور برای هر تلاش تکرار محاسباتی تشکیل میدهد. انتقادکنندگان ادعا میکنند که با این پیچیدگی، پیشرفتهای در زمینه بیولوژی محاسباتی و بیولوژی سامانه میتواند یک روز حیات را بهطور دقیق مدل کند.
۲. تعریف حیات: تعریف یکسان مورد قبول برای حیات وجود ندارد که مشکلی در تعیین آنچه باید دقیقا محاسبه یا تکثیر شود ایجاد میکند. معیارهای مختلف مانند متابولیسم، تولید مثل، واکنش به تحریکات و تکامل اغلب وقت در تعریف حیات ذکر میشوند.
۳. تکامل هوش مصنوعی: در حالیکه روزن استدلال کرد که سیستمهای زنده نمیتوانند توسط هیچ دستگاه مانند تورینگ که نمیتواند خودتولید کند، تکثیر شوند، پیشرفتها در حوزه هوش مصنوعی، به خصوص در فضاهای یادگیری ماشین و شبکههای عصبی، این نظریه را به چالش میکشد به وسیله نشان دادن سطوح بهبود اتونومی و تلسیمپذیری بیشتری در دستگاهها.
مزایا و معایب:
مزایا:
– ارتقاء درک فلسفی و نظری از خصوصیتهای جوهری حیات.
– تشویق به تحقیقات متقاطع برای بررسی طبیعت مجموعههای زنده و آگاهی.
– ارایه یک نگاه انتقادی نسبت به قابلیتها و آینده هوش مصنوعی و نقش احتمالی آن در جامعه بشری.
معایب:
– ممکن است پیشرفتهای تکنولوژیکی را که به تکرار یا درک فرآیندهای حیات از طریق محاسبه کار میکنند، به سرعت کند کند.
– ممکن است منجر به رد فنآوریهای نوظهوری شود که طبق اصلی که حیات به نوعی محاسبهپذیر است، عمل میکنند.
به منظور خواندن بیشتر درباره رابطه بین سیستمهای زنده، محاسبه، و پرسشهای فلسفی درباره طبیعت حیات، میتوانید این دامنههای اصلی مرتبط را بشناسید:
– موسسه مطالعات پیشرفته
– موسسه سانتافه
هر دو این موسسات بهخاطر تحقیقات بین رشتهای خود شناخته شدهاند که شامل مطالعاتی در بخشهای پیچیدگی، حیات مصنوعی، و بیولوژی نظری است، حوزههایی که به بحث و استفاده از آیین برانگیز برای قابل محاسبه بودن حیات و برداشتهای رابرت روزن نزدیک هستند.
https://youtube.com/watch?v=reYdQYZ9
The source of the article is from the blog maltemoney.com.br