در دورانی که هوش مصنوعی به گونهای صمیمی با زندگی روزمره تداخل دارد، ما شروع به مشاهده استعدادهای بیپایان آن کردهایم. اغلب به عنوان کمکهای دیجیتال و ابزارهای آنلاین درک میشود، اما دامنه اثرات هوش مصنوعی بسیار بیشتر از این است و به جوانب مختلف وجود ما با یک دست تحولآفرین مستقیم٬ میرسد.
تار پنهان هوش مصنوعی به بافت روزمرههای ما پیچیده شده است و ابزارهایی ارائه میدهد که وظایف را ساده میکنند و ویژگیهای انسانی را تقویت میکنند. از سادهسازی فعالیتهای بیارزش تا افزایش تجربیات آموزشی، این تکنولوژی به اندیشهی روزمره تبدیل شده است. دانشآموزان دبیرستان از کلاس 1د، مثلاً پیشنهاد میدهند که از هوش مصنوعی برای بارور کردن کولهپشتیهایشان با جایگزین کردن کتابهای سنتی با تبلتها، استفاده از پروژکتورهای 3بعدی برای غنیسازی یادگیری با تصاویر تعاملی و به کمک رباتهای هوشمند برای مدیریت امور خانه اقدام کنند.
هرچند راحتی یک مزیت روشن است، اما هوش مصنوعی نیز اهداف بلندی را خدمت میکند، مثل مبارزه با نرخ انصراف از مدرسه. نواها در حوزه هوش مصنوعی میتوانند معلمها را با درکهای به موقع تامین کرده و اجازه دهند تا آموزش شخصیسازی شدهای را براساس نیازهای منحصر به فرد هر دانشآموز فراهم کنند. این تکنولوژی محیط یادگیری همکارانهای را تشویق میکند که برای دانشآموزانی که ممکن است به دلیل مشکلات اجتماعی یا اقتصادی انگیزه کمی داشته باشند٬ حیاتی است.
فراتر از آموزش، رباتهای مراقبتی با هوش مصنوعی یک نشانگر امید برای مراقبت از سالمندان هستند، که قول ارائه پشتیبانی هزینهبر و مداوم را میدهند. این دستگاهها میتوانند با کارایی قابل تحسینی وظایف مراقبتی را انجام دهند و بار مالی خانوادهها را با وظایف مراقبتی برای پرسنل میتوانند با کمی تراشهای ایمن به سگهای پر نیترویی ما توجه دارند.
زمانی که اهداف هوش مصنوعی رشد میکنند، پتانسیل دارد که تنها بار شانههای ما را بسنگد، بلکه همچنین بار اجتماعی و اقتصادی محدودیتها را بلند کند و آیندهای را اعلام کند که هماهنگی بین انسانها و فناوری یک جامعه قابل دسترس و قدرتمندتر را نگاهی بیندازد.
The source of the article is from the blog publicsectortravel.org.uk