دیدگاه نسبت به کار از طی سدهها تغییر شکل داده است؛ از نخبگان گذشته که در وقت فراغت ورزش می کردند تا جامعهشناسی اقتصادی نوین که کار را فقط به تبدیلی معاملاتی میپنداشت، که با حقوق پول پاداشی جبران میشد. یک نگاه ضمنی وجود دارد که کار را به عنوان یک ضرورت ناخوشایند تنظیم میکند که باید توسط مصرف تعادل یافته و بهینه ساخته شود، متوازی با پندارهای مضمر که کار را یک ضرورت غیر مطلوب قائل میشود، که باید توسط مصرف بهبود داده شود تا رفاه جامعه بهینه شود. این موضوع به کار کشیدگی آدم و حوا در کتاب مقدس مرتبط است.
با این حال، ریشههای تیرهتری زیر بیکاری پنهان شدهاند. تهدیدی که این وضعیت به سلامتی روانی وارد میکند، عمیق است و با ویرانی، مسائل مرتبط با مواد مخدر و به طرز تلخی، افزایش مرگ زودرس ارتباط دارد. پدیده “مرگهای از حالت ناامیدی” که اغلب مرتبط با مخاطرات اجتماعی-اقتصادی از قبیل “شوک چین” است، شواهدی از گل و بوی خطرات صحیتی در جمعیتهای تحت تأثیر نشان میدهد.
هوش مصنوعی (AI) اکنون چالش پیچیدهای را ایجاد می کند، نه فقط از نظر توزیع ثروت، بلکه در تأمین اهمیت شغل. پیشنهاداتی همچون افزایش مالیات بر هوش مصنوعی نسبت به نیروی کار یا استفاده از منابع دولتی برای راهنمایی به یکپارچه کردن هوش مصنوعی در نیروی کار به وجود میآیند، اما به نظر میرسد که از حل مسأله اصلی فاصله دارند.
مالیاتزدایی یا حمایت از نقشهایی که هوش مصنوعی میتواند با کارایی جایگزین کند تنها به تعویق اجتناب ناپذیری خواهد انجامید. شغلها بخشی از اعتبار خود را از باور کسبوکارهای اجتماعی میبرند. راهحلهای مکانیکی برای وظایفی که یک زمان توسط انسانها انجام میشد، ممکن است این دیدگاه و خود احترامی را ضربه بزند.
همچنین، چون پیشبینیهای سازگار با بهرهوری هوش مصنوعی تبدیلاتی را شبیه به اثری که اتومبیل وسایل حمل و نقل را جای خودروهای کشبافته کرد با انتظار دیده میشوند، ما مواجه با تهدید بازار کار تکاندهندهای هستیم که ممکن است برای بسیاری باعث بروز بیکاری برای مدت زمان طولانی شود. بدون دستگاه پشتیبان اجتماعی قوی، این تغییرات بزرگ منجر به ناتوانی روانی و ناتوانی سیاسی میشوند و ما را محکوم به در نظر گرفتن یک آینده امن و جامع با ادامه تکامل هوش مصنوعی میکند.
ترند های بازار کنونی:
بازار کار به دلیل یکپارچگی هوش مصنوعی و اتوماسیون، تغییرات قابل توجهی را تجربه میکند. این کارشناسانی با تخصص هوش مصنوعی مانند دادهکاوان ، مهندسان یادگیری ماشین و افسیران اخلاق هوش مصنوعی درخواست بیشتری دارند. در عین حال، بسیاری از شغلهای روتینی و تکراری در خطر اتوماسیون قرار دارند، که باعث نگرانی درباره جایگزینی شغل در صنایع مانند تولید، خردهفروشی و حمل و نقل شده است.
پیشبینیها:
گزارش “آینده شغلها” از انجمن اقتصاد جهانی پیشبینی میکند که اتوماسیون و هوش مصنوعی میتواند تا سال 2025 حدود 85 میلیون شغل را جابهجا کند. با این حال، این فناوریها همچنین میتوانند 97 میلیون شغل جدیدی ایجاد کنند که بیشتر با تقسیم کار جدید بین انسان و ماشینها سازگار هستند. مناطق رشد شامل شغلهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، تحلیل داده، توسعه نرمافزار و بهرهبرداری از فناوریهای جدید هستند.
چالشها و اختلافات کلیدی:
از جمله چالشهای اصلی فاصله مهارتی است. با تغییر شغلها، بسیاری از کارگران باید مهارتهای خود را بروز کنند تا در بازار کار باقی بمانند. همچنین اختلاف نظر در مورد اینکه چگونه باید تأثیرات منفی جابهجایی شغل را کاهش دهیم. ایدههایی مانند درآمد پایه یکسان (UBI)، برنامههای بهروزرسانی مهارت و سیاستهای گذر از شغل، همگی موضوع بحث هستند.
مزایا:
– هوش مصنوعی میتواند بهرهوری و رشد اقتصادی را افزایش دهد.
– این توانایی را دارد که مشکلات پیچیده را حل کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد.
– هوش مصنوعی میتواند افراد را از کارهای خستهکننده، خطرناک و کثیف آزاد کند، که ممکن است منجر به پیدایش شغلهای بیشتری باشد.
معایب:
– بروز بیکاری جمعی و جابهجایی شغل برای کارگران غیرقادر به گذار به نقشهای جدید.
– گسترش شکاف مهارتی به عنوان تقاضا برای نیروی متخصص بیشتر میشود.
– مسائل اخلاقی مربوط به نظارت، تبیین تصمیمها و از دست دادن حریم شخصی.
برای کاوش بیشتر در آثار هوش مصنوعی بر بازار کار، میتوانید به وبسایتهای تانکهای اندیشه و ارگانهای متخصص در زمینه کار و فناوری، همچون انجمن اقتصاد جهانی یا سازمان همکاری و توسعه اقتصادی مراجعه کنید.
برای اطمینان از شامل بودن و کاهش تأثیر مخرب هوش مصنوعی بر اشتغال، رویکرد متوازنی بین تنظیمات، آموزش و سیاستهای اجتماعی ممکن است حیاتی باشد. تلاشهای همکاری بین دولتها، مؤسسات آموزشی و سازمانهای خصوصی کلیدی برای ایجاد راههای گذر از شغل و فرصتهای یادگیری مداوم برای نیروی کار هستند.
The source of the article is from the blog publicsectortravel.org.uk