در دنیایی که توسط پیشرفتهای علمی و فناوری شکل گرفته است، تعادل حساس بین پیشروی و خوشبختی انسانی مورد سؤال قرار میگیرد. توسعه سریع هوش مصنوعی و گسترش هرچه بیشتر آن در صنایع مختلف، واقعیتی برجسته را به ارمغان میآورد؛ سایه افندی هنر و بیانات شاعرانه خلاقیت انسانی. اگرچه فناوری بدون شک زندگی ما را بهتر کرده و آن را راحتتر ساخته است، اما همچنین یک شکلی از خودخواهی و حرص را با خود به همراه آورده است که به ذات بشریت تهدید میکند.
تاریخچهی مکتشفان فناوری، نشانگری از میلادهای مهم در تکامل جامعه انسانی بوده است. از کشف آتش تا ظهور زبان، موسیقی و رقص، هر قدم نمادی از آرزوی ما برای ارتباط و انتقال پیامها بوده است. نقاشیهای غارهای باستانی و دستمالهایی که اجداد ما بر جا گذاشتند، نگاهی به افکار و مبارزات آنها میاندازند و فهمی بیشتر از خودمان و عشقی زنده به زندگی را به ارمغان میآورند.
با این حال، با پیشرفت اجتماعی، ظهور برق و عصر اطلاعات ارتقا داده نیازمندانها را فراهم نکرده است. پیشرفت فناوری به تنهایی مسائل جامعهای اساسی را حل نکرده است. روح ناپاک سرمایه و اولویتبندی سرگرمی بر عدالت اجتماعی، یک جامعه نامتعادل و فاقد روحانیت را ایجاد کرده است.
ظهور هوش مصنوعی با هیجان و انتظار روبرو شده است؛ با اعتقاد به اینکه میتواند تقریباً هر کاری را انجام دهد. اگرچه بدون شک بعضی از وظایف را جایگزین کرده و به بهبود بهرهوری کمک کرده است، اما از تجربیات انسانی و امکان اشتباه کردن محروم است و دچار نقصی است. هوش مصنوعی ممکن است خروجیهایی با منطقی بالا تولید کند، اما در بیان پیچیدگیهای ناگهانی تجربه انسانی دچار نقص میشود.
رقابت با مسائل فراتحلی روبرو میشود. به تقتضای معتقدان به پیوسته شدن هنر و کشتکافی از بین رفته، آنچه که هنر باید از طریق سالها آموزش و بررسی پرورش یابد، به چالش میکشد. هنرمندانی مانند ونگوگ و پیکاسو به طور مداوم بیان خود را تنقی کرده، سادگی موضوع خود را دربر گرفته و آن را با پیچیدگی عمیق ارتباط دادهاند. هوش مصنوعی قادر به تقلید این نگرش درونگرا و اعتمادی که از شناختن ضعفهای انسانی و جستجوی پیوسته برای یافتن حقیقت به دست میآید، نیست.
همچنین، هنگامی که فناوری به شکل معماری متعارف نقاشی و واقعیتهای ساختگی تأثیر کیفیت تجربهی ما از جهان نمونه میگیرد، از دست میدهد و تحت تأثیر تصاویر و افکتهای تولیدشده به روشهای فناورانه قرار میگیرد. پراکندگی دروغها و سرگرمی در معرض خطر میافتد و مهمیت هنر به عنوان وسیلهای برای بیان صادقانهی بشرمحور از بین میرود.
در تلاش برای پیشرفت، باید به تأثیرات فناوری بر انسانیت خود تأمل کنیم. در حالی که همچنان به یک دنیای دیجیتالی افزوده میشویم، باید اطمینان حاصل کنیم که بینیاز از فناوری و حقیقت هستی هنر و خلاقیت حفظ میشوند. همانطور که از طریق هنر میتوانیم با پیچیدگیهای وجود مواجه شویم، عمیقترین احساسات خود را بیان کنیم و الهام حقیقی را بیابیم. بگذارید در تلاش برای سازش بین پیشرفتهای فناورانه و حفظ جان هنری که ما را به عنوان انسانها تعریف میکند، تلاش کنیم.
The source of the article is from the blog mgz.com.tw