یک کمدیشو تازه که توسط هوش مصنوعی ابتکار شده و تحت عنوان “خوشحالم که مردهام” منتشر شده، منجر به بحث و جدل شد. پادکست و کانال یوتیوبی به نام “دودزی” که میزبان آن توسط هوشمصنوعی تولید شده است، این کمدیشو را با تقلید از جورج کارلین، کمدین مشهوری که ۱۵ سال قبل درگذشت، منتشر کرد. کلی کارلین، دختر جورج کارلین، نارضایتی خود را از محتوای ایجاد شده توسط هوش مصنوعی بیان کرد و اظهار کرد: “پدرم تمام عمر خود را صرف کامل شدن هنرش از طریق زندگی، مغز و حالت خلاقیت انسانی کرد. هیچ دستگاهی هرگز جایگزین عبقریت او نخواهد شد.”
منتقدان بر این باورند که این محصولات ایجاد شده توسط هوش مصنوعی تلاشی برای بازسازی مغز یک افسانه است که جایگزینپذیر نیست. آنها معتقدند که اعمال هنرمند باید خودشان صحبت کنند، زیرا هیچ دستگاهی قادر به تکثیر واقعیت وجود یک کمدین انسانی نیست. به جای آن، آنها پیشنهاد میدهند که از کمدینان زنده حمایت کنیم که نگاهی منحصر به فرد به صحنه میبرند.
برای دفاع از این کمدیشو، دودزی آن را با تقلید از آندی کافمن که از الویس پرسون میخواست و ویل فرل که از جورج دبلیو بوش تقلید میکرد، مقایسه کرد و بر همتایی آنها با سبک ایکونیک کارلین تاکید کرد. هوش مصنوعی مورد استفاده در این کمدیشو سعی کرد موضوعاتی را بررسی کند که کارلین اگر هنوز زنده بود، در آنها دخالت میکرد و سعی در به تصویر کشیدن عبقریت و نقد جامعه مدرن او داشت.
ظهور هوش مصنوعی در حوزههای مختلف همچنین هیجان و نگرانی را به همراه داشته است. سرویسهای گفتگوی هوش مصنوعی، هنر هوش مصنوعی و حتی بازیهای دارای هوش مصنوعی، از جانب کارشناسان صنعت مورد انتقاد قرار گرفتهاند. در حال حاضر شرکتها در حال ظهور هستند تا با نگرشی مسئولانه و شفاف به مسائل اخلاقی اطلاعاتیراجع به فناوری هوش مصنوعی ارائه دهند.
اختلاف نظرهای اطراف کمدیشو ایجاد شده توسط هوش مصنوعی کارلین، نشانه از بحثهای مستمر درباره مرزهای استفاده از هوش مصنوعی در حوزههای خلاقانه است. هرچند که هوش مصنوعی میتواند بعضی از ابعاد خلاقیت انسانی را تقلید کند، اما برای به تصویر کشیدن جوهر واقعی اثر هنرمند دچار مشکل است. در حالیکه فناوری به تدریج پیشرفت میکند، یافتن تعادلی بین نوآوری و صداقت در اطمینان از حفظ تمامیت هنری بسیار حیاتی خواهد بود.
The source of the article is from the blog maestropasta.cz