در یک آینده نه چندان دور از زندگی ما، بشریت یک قدم عظیم در زمینه رباتیک برداشته و روباتهای پیشرفته به نام «مکا» ایجاد کرده است. داستان به طور صادقانه، یک پسر اندروید به نام دیوید را به تصویر میکشد که برای اولین بار با توانایی عشق والدین انسانی خود برخوردار است. به طور تراژیک و بدبین زیرا خانواده انسانی او را ترک میکند، درد رد شدن را تجربه میکند.
دیوید برای پذیرفته شدن از یک سفر حماسی آغاز میکند، سفری شنیدهدار به دنبال تبدیل شدن به “پسر واقعی” که امید است این تبدیل، عشقی که آرزو میکند را به او برساند. این داستان یک بررسی عمیق و احساسی از موضوعاتی مربوط به عشق، جوهر طبیعت انسانی و جستجوی آگاهی است – یک داستان بیزمانی ساخته شده توسط فیلمساز افسانهای استیون اسپیلبرگ، که پروژه را پس از درگذشت استنلی کوبریک بر عهده گرفت.
علیرغم اینکه فیلم هوش مصنوعی در سال 2001 در ابتدای هزاره جدید منتشر شد، هنوز هم با مخاطبان به عنوان پرسشها و تصویر لمس پذیر یک موجود مصنوعی در مورد عشق، ارتباط برقرار میکند. اسپیلبرگ، به خاطر شاهندگی کارگردانیاش، تماشاگران را به تامل در تعریف انسانیت از طریق لنز یک شخصیتی دعوت میکند که با وجود اینکه از گوشهوکنار پشته و خون متولد نشده است، دلی باطنی عمیق انسانی دارد.
پرسشهای مهم:
1. چه تبعات اخلاقی از ایجاد رباتهای قادر به احساس وجود دارد؟
ایجاد رباتهای قادر به احساس مانند دیوید در هوش مصنوعی سوالات اخلاقی در مورد حقوق آنها، بازی با آنها و پیامدهای آن بر جامعه را مطرح میکند. از آنجا که ماشینها و هوش مصنوعی بیشتر در زندگیهای روزمره ما یکپارچهتر میشوند، تعیین مرزهای اخلاقی برای آینده روابط انسان و روبات بسیار حیاتی است.
2. آیا یک ربات میتواند احساسات واقعی تجربه کند یا تنها آنها را شبیهسازی میکند؟
گرچه دیوید احساسات را نشان میدهد، اما یک سوال وجود دارد که آیا رباتها میتوانند واقعا احساسات را تجربه کنند یا فقط الگوریتمهای پیچیده را اجرا میکنند. این تمایز اثرات عمیقی بر ماشینیها و نگرش ما به موجودات مصنوعی دارد.
3. فیلم چگونه مفهوم هویت را در موجودات پساانسان آدرس میدهد؟
فیلم مفهوم هویت را چالش میدهد، بهویژه در موجوداتی که عابر از زیستشناسی انسانی هستند. این اندیشه را حول آن که چه معیارهایی برای تعریف شخصیت و هویت در موجوداتی که وجود دارند فراتر از دستهبندیهای سنتی، تحریک میکند.
چالشها یا اختلافهای کلیدی:
– زندهدانی و خرد در هوش مصنوعی: فیلم به پیچیدگیهای ایجاد موجودات خرد و زنده میپردازد که منجر به بحثهایی در مورد حقوق و بازرسی اخلاقی اینگونه موجودات میشود.
– انگیزه جایگزینی انسانی: امکان جایگزینی انسانها توسط رباتها در نقشهای مختلف، شامل نقشهای عاطفی، وحشت و مقاومت را در معرض نگاه قرار میدهد، همانطور که در واکنشهای جامعه به ‘مکاها’ در فیلم نشان داده میشود.
– طبیعت عشق و پیوستگی: بحث قدیمی درباره طبیعت عشق و پیوستگی در یک زمینه جدید قرار میگیرد هنگامی که یک موجود مصنوعی درگیر است، باعث مخاطب شدن به صحنههای موجودی خارجی میشود و اختلاف درباره اصالت احساسات در هوش مصنوعی را محوری میکند.
مزایا:
– نمایندهای قدرتمند برای بررسی و بحث در مورد موضوعات پیچیده مانند معنای برای انسان بودن.
– نمایندهای بصری و احساسی از سؤالات فلسفی است، که آنها را برای مخاطبان گستردهتر قابل دسترستر میکند.
معایب:
– نقشهای Advپیشرفته AI عاطفی ممکن است منجر به انتظارات غیر واقعی از فناوری فعلی شود.
– ریسک آنتروپومورفیسم، جایی که تماشاگران ممکن است ویژگیهای انسانی را به ماشینها نسبت دهند که قادر به تجربههای انسانی نیستند.
برای اطلاعات بیشتر در مورد استیون اسپیلبرگ و کارگردانیاش، میتوانید به وبسایت اصلی IMDb مراجعه نمایید.
برای بیشتر از بررسیهای در نظر گرفتنی در توسعه هوش مصنوعی، در نظر گرفتن وبسایت اصلی IEEE، که یک انجمن حرفهای برای مهندسی الکترونیک و مهندسی برق است، را در نظر بگیرید وبسایت آنها را در آدرس IEEE مشاهده کنید.
برای برخورداری از آخرین پیشرفتها در زمینه روباتیک و هوشمصنوعی، و درک قابلیتهای فعلی در مقابل تصویر به نمایی سایفی، میتوانید به سایت اصلی IEEE Spectrum مراجعه کنید.
مهم است که بین قابلیتهای هوش مصنوعی موجود در داستانهای مدل، مانند فیلم هوش مصنوعی، و وضعیت کنونی فناوری در جهان واقعی تمایز قائل شویم. این میتواند به زمینهگذاری انتظارات کمک کند و به یک گفتمان عمومی آگاهانگارانه درباره آیندهی هوش مصنوعی و روباتیک کمک کند.