در حین یک درس پیشروگرا در یک نمایشگاه آموزشی در توکیو بیگ سایت، دانشآموزان مدرسه دبیرستان دانشگاه گاکوگه از کوگانه در یک تمرین تعاملی شرکت کردند تا پیچیدگیهای علت و معلولی را در ساختار جملات درک کنند. این تمرین توسط مربی آقای هیدکی سوزوکی انجام شد و از یک سیستم آموزشی دیجیتال پیشرفته مبتنی بر هوش مصنوعی به نام “تومولینکس” استفاده شد که مدلهای زبان در ابعاد بزرگی مانند “GPT-۴” را گنجانده است.
آقای سوزوکی برای نشان دادن توانایی ابزار، یک جمله ساده برای ارزیابی وضوح آن برای دانشآموزان پنجم ابتدایی وارد کرد: “من بخاطر گرم بودنش بستنی خوردم.” از این طریق، جوانان نه تنها گیرندگان فعال بلکه تحلیلگرانی بودند، آماده برای دستیابی به هر نادقیقی که توسط هوش مصنوعی ارائه داده شود.
وزارت آموزش، فرهنگ، ورزش، علوم و فناوری ژاپن ظرفیت بینهایت ابزارهای هوش محوط مانند “چتGPT” را میشناسد و در تیر ۲۰۲۳ دستورالعملها برای استفاده از آنها در تنظیمات آموزشی منتشر کرد. همانطور که مربیان هوش مصنوعی را در قالب یادگیری تار بخیم میکنند، آنها اینکار را با آگاهی از ظرفیت خطا و اطلاعات اشتباه انجام میدهند.
هدف پشت این درسهای نوآورانه افزایش توانایی دانشآموزان در ارزیابی اطلاعات و توسعه مهارتهای تفکر انتقادی است. این با اهداف آموزشی عمومی از جمله آمادهسازی کودکان و جوانان برای راهنمایی یک آیندهای تنها با فناوری های هوش مصنوعی همخوانی دارد، اطمینان حاصل کرده که آنها مصرفکنندگان آگاه اطلاعات باشند به جای اینکه توسط داستانهای دروغین گول زده شوند.
در حالی که مقاله بر روی یک رویداد خاص که در آن دانشآموزان ژاپنی از یک سیستم هوش مصنوعی استفاده میکنند تا درباره ساختارهای زبان بیاموزند، زمینهها و سوالات بزرگتری که از یکپارچهسازی هوش مصنوعی در آموزش به وجود میآید وجود دارد. اینجا درباره سوالات کلیدی، چالشها، اختلافات نظر، مزایا، و معایب مربوط به موضوع بحث خواهم کرد.