توانایی هوش مصنوعی در حل معضلات پیچیده اجتماعی
در دورانی که سیستمهای هوش مصنوعی (AI) مانند چتباتها به طور روزافزون به تعاملات روزمره ما کمک کننده میشوند، شخصی ممکن است فکر کند تا چه حد این تکنولوژی میتواند مسائل پیچیده ارتباطات انسانی را حل کند. پژوهشگران در حال بررسی این ایده هستند و فراتر از ارزیابیهای قدرت هوشی معمول میروند، مفهوم ‘استدلال دانا’ را به عنوان ویژگی قابل اندازهگیری در داخل ماشین و انسان معرفی میکنند.
استدلال دانا شامل درک محدودیتهای دانش شخصی، شناخت تغییرپذیری شرایط و ارزشگذاری دیدگاههای متنوع برای تصرف به رویهها است. این توانایی برای هدایت اصطلاحیان بین افرادی لازم است که در زندگی بروز کنارههای انسانی غیرقابل اجتنابی راجع به موضوعاتی چون خواهران و برادران در مورد مراسم یادبود برای مادر فوتشده یا همسرانی که در مورد روالهای خوابرفتن اختلاف دارند، دارند.
تحقیقات امروزی نشان میدهند که افرادی که ظرفیت بیشتری برای استدلال دانا دارند، به ارتباطات پربارتری دست پیدا میکنند، کمتر افسرده میشوند و رضایت زندگی عمومی بیشتری گزارش میدهند. این چارچوب نظری نشان میدهد که قضاوتهای ما با تجربه زندگی بهبود مییابد؛ با این حال، خصلتهایی مانند اینها باز هم از گذر زمان بهسختی اندازهگیری میشوند. عوامل فرهنگی نیز، مانند سیستم آموزشی ژاپن که بر فروتنی فکری تاکید دارد، به نظر میرسد که روی شکوفایی استدلال دانا بین گروههای سنی و فرهنگی مختلف تأثیر میگذارند.
با هوش مصنوعی، پژوهشگران اکنون دنبال کنجکاوی خود را گسترش میدهند، بررسی میکنند که آیا پلتفرمهایی مانند مدلهای GPT شرکت OpenAI میتوانند استدلال دانا را نشان دهند. در پاسخ به تضادات ارتباطی، این مدلهای زبانی که بر اساس ورودیهای متنی و بازخوردهای گسترده ایجاد میشوند، به دیالوگ باز، احترام به محدودیتها و پیشنهاد دادن داوری در مواقع لازم توصیه میکنند. هرچند یافتههای اولیه امیدوارکننده هستند، اما آنها هشدار میدهند و تحقیقات بیشتری برای تأیید تواناییهای واقعی هوش مصنوعی در اعمال استدلال دانا به مسائل واقعی مورد نیاز است.
The source of the article is from the blog motopaddock.nl