در دوران فناوریهای رو به جلو، کسب و کارها در سراسر جهان به طراحی راهکارهای خودکار نوآورانه به منظور بهینهسازی عملکرد زنجیره تأمین خود و حفظ رقابتپذیری در بازار متوجه شدند. روشهای سنتی توسط فناوریهای روزافزونی که کارایی را افزایش میدهند و هزینهها را کاهش میدهند، جایگزین شدهاند.
برتری همراه با ادغام فناوری روباتیک پردازش، بهینهسازی مجدد روند هایدرولیک و هوش مصنوعی (AI) است که روی قابلیت اطمینان و رقابتپذیری در صنایع مختلف تأثیرگذار است. شرکتها از این فناوریها برای بهینهسازی فرایندها، بهبود تصمیمگیری و در نهایت افزایش رضایت مشتریان استفاده میکنند.
یکی از موفقیتهای چنین اتفاقی از یک شرکت حمل و نقل در استرالیا میآید که اقدام به اجرای RPA و AI جهت انقلاب در سیستم مدیریت حمل و نقل خود (TMS) کرد، که منجر به برآورد دادههای زمان واقعی برای مشتریان و کاهش قابل توجهی در زمان ورود دستی دادهها شد.
به همین ترتیب، شرکت جهانی حمل و نقل DHL از توانایی اینترنت اشیاء (IoT) و AI برای بهبود دیدپذیری زنجیره تأمین و تجزیه و تحلیل پیشبینی استفاده کرده است. پلتفرم Resilience360 آنها امکان مدیریت ریسک در زمان واقعی را فراهم میکند، تا کسبوکارها را قادر به پیشبینی و کاهش قطع در عملیات روزانه کند.
در ویتنام، کسبوکارها به سرعت به تبدیل دیجیتال در پاسخ به منظر تکاملی مدیریت زنجیره تأمین در حالت تحول در حالت تجارت میکنند. گزارشات نشان میدهد نرخ معیاربندی قابل ملاحظهای از سیستمهای مدیریت حمل و نقل (TMS)، بازارهای الکترونیکی، و تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ در میان موسسات حمل و نقل است.
چالشهایی نظیر فرآیندهای تقسیم شده در زنجیرههای تأمین اکنون به عنوان فرصتهایی برای نوآوری و رشد تلقی میشوند. شرکتها بر تمرکز بر بهینهسازی هزینهها، منابع و انعطافپذیری با اجرای فناوریهای پیشرفته چون RPA و AI برای خودکار سازی وظایف تکراری و بهبهبود ظرفیتهای پیگیری تمرکز دارند.
کارشناسان بر اهمیت هماهنگی سرمایهگذاریهای فناوری با استراتژیهای کلی کسبوکار تأکید میکنند. توصیه میشود که شرکتهای کوچک و متوسط، همچنین شرکتهای تولید محور، بر اولویتبندی راهکارهای خودکاری که برای بهینهسازی وظایف دستی و بهبود کنترل کیفیت طراحی شده است، بهکار ببرند.
همانطور که کسبوکارها از سفر تبدیلی دیجیتال عبور میکنند، تجربه نرمافزارهای مبتنی بر ابر را به عنوان رویکردی انعطافپذیر و کاربرپسند توصیه میکند که زیرساختهای فنی موجود را بهم نمیزند. همکاری بین کارشناسان صنعت و ارائهدهندگان تکنولوژی در راندن اقدامات موفق دیجیتالی حیاتی است.
انقلاب در مدیریت زنجیره تأمین: بازکردن امکانات جدید با خودکاری نوآور
در حوزه مدیریت زنجیره تأمین، ادغام فناوریهای خودکاری برتر به معنای تعریف مجدد کاراییهای اجرایی و گذارنرم افزاری استانداردهای جدید صنعتی است. در حالی که گفتوگوهای گذشته نقش محوری روباتیک پردازش (RPA) و هوش مصنوعی (AI) در تغییر دینامیکهای زنجیره تأمین را برجسته کردهاند، جنبههای اضافهای وجود دارد که نیازمند بررسی در این منظر مستمر تغییر کنندهاست.
پرسشهای کلیدی و دیدگاهها:
1. چگونه تکنولوژی بلاکچین میتواند شفافیت و قابل پیگیری را در زنجیره تأمین بهبود بخشد؟
– تکنولوژی بلاکچین امکانات نگهداری سابقه قابل تغییر و شفافیت را فراهم میسازد، که به نهادها امکان پیگیری محصولات و معاملات را به صورت زمان واقعی میدهد. اتخاذ آن میتواند دیدپذیری و اعتماد در میان شرکای تجاری را به انجام برساند.
2. چه نکات اخلاقی با برخاستن پیادهسازی هوش مصنوعی در مدیریت زنجیره تأمین ظاهر میشود؟
– معضلات اخلاقی مرتبط با حریم خصوصی دادهها، تبعیض در الگوریتمهای تصمیمگیری، و جابهجایی شغلی، نیازمند ملاحظه دقیق هستند هنگامی که حلقههای AI را در روندهای زنجیره تأمین پیادهسازی میکنند.
چالشها و اختلافات:
در میان امواج خودکاری که مدیریت زنجيره تأمین را انقلابی کردهاند، چندین چالش و اختلاف ظاهر شدهاند که در حال تحتتأثیر قرار دادن دیالوگ در صنعت هستند.
– نگرانیهای امنیتی: افزایش تکنولوژیهای متصل شده به یکدیگر، زوایای ضعف امنیت سایبری را معرفی میکند که نیازمند تدابیر قوی برای حفاظت از داده های حیاتی زنجیره تأمین در مقابل تهدیدات سایبری است.
– جابهجایی نیروی کار: هنگامی که خودکاری به بهبود کارایی تجاری میپردازد، جابهجایی کارگران انسانی موجب نگرانی در مورد از دست دادن شغل و نیاز به ارتقاء مهارتها برای تناسب با تقاضاهای صنعتی پیشرفته میشود.
مزایا و معایب خودکاری:
مزایا:
– افزایش کارایی عملیاتی: خودکاری فرآیندها را ساده میکند، خطاها را کاهش میدهد و جریانهای کاری را شتاب میدهد، منجر به افزایش بهرهوری و صرفهجویی هزینه شود.
– بهبود تصمیمگیری: تجزیه و تحلیلهای بهرهوری خودکاری تصمیمگیری اقدامپردازی را فراهم میکنند، امکان تصمیمگیری و برنامهریزی استراتژیک بر اساس دادههای زمان واقعی را فراهم میسازند.
معایب:
– هزینههای اولیه پیادهسازی: بهکارگیری تکنولوژیهای خودکاری نیازمند سرمایهگذاری اولیه انبوه در زیرساخت و آموزش است، که چالشهای مالی برخی از سازمانها را ایجاد میکند.
– ریسک وابستگی: وابستگی بیش از حد به سامانههای خودکاری بدون مکانیزمهای جایگزین مناسب میتواند ریسکها را در هنگام شکست یا قطع فراری بزرگ تر کند.
همانطور که کسبوکارها به پیمودن پیچیدگیهای خودکاری زنجیره تأمین ادامه میدهند، رویکرد متعادلی که فناوریهای نوآورانهرا با دیدگاه استراتژیک ترکیب کند، ضروری است تا رشد پایدار و انعطافپذیری در یک بازار پویای که با آن روبرو هستیم را پیگیری کند.
برای شناخت بیشتر در مورد تجاری شدن مدیریت زنجیره تأمین و خودکاری، به وبسایت Supply Chain Digital مراجعه کنید.