بشر شيوهای جهانی برای انسانپرستی به اشیاء نشان میدهند
جذابیت برای زندگی دادن به اشیاء غیرجاندار مختص کودکی نیست؛ بزرگسالان نیز این شیوه را ابراز میکنند، به خصوص هنگام تعامل با فناوریهای پیشرفته مانند ChatGPT. با وجود الگوریتمهای پیچیدهشان، چتباتها این صفت را ندارند، آنها تنها تعامل را براساس پاسخهای برنامهریزی شده شبیهسازی میکنند.
اثر الیزا: وقتی ماشینها به نظر میرسد ما را میفهمند
پدیدهای که افراد به وجود آورندگان بشرامه وجودی به هوش مصنوعی نسبت میدهند با عنوان “اثر الیزا” شناخته میگردد، نشات گرفته از چتبات اولیه ELIZA که طراحی شده است تا با تغییر عبارتهای کاربران مکالمه را تقلید کند. با وجود برنامهریزی ابتدایی آن توسط استاد MIT، جوزف ویزنبام، کاربران به لطف الیزا تأتلف های بیشماری از تعامل عاطفی انتظاری داشتند.
از اتومبیلهای بازی تا رباتهای پیشرفته
هنگامی که کودکان بزرگ میشوند، بازیهایشان از زندهکردن اسباببازی به تعاملهای واقعگرا منتقل میشود، اما انسانپرستی به اشیاء تا بزرگسالی حفظ میگردد. این موضوع آشکار است هنگام نگاه کردن به رباتهای پیشرفته مانند آتلس بوستون داینامیکس. با وجود مصلحتطلبی در طراحی رباتهای مقصودگرا، تمایل ذاتی به مدلسازی آنها برای شبهانسانی بعد از مشهای انسان برتری تخیل بر حکم.
هوش مصنوعی در رواندرمانی و فراتر از آن
هر چند که هوش مصنوعی، مانند برنامههای مکالمهای در رواندرمانی، مزایای چیرهکنندهای را فراهم میکند، اما ویزنبام تنبلی بر حقیقت از چه سرعتی افراد ارتباطات عاطفی واقعی با هوش مصنوعی ساده برقرار میکنند. نگرانی از هوش مصنوعی نیست، بلکه از برتری سازگار انسانی به اشیاء غیرانسانی، سوالاتی را درباره خواستههای داخلیمان و تلاقی با فناوری مطرح میکند.
انسانپرستی یا بنیانگذارانهکردن بندرت یک پدیده روانشناختی است که برای اشیاء غیرانسانی به آن نیز تعمیم داده میشود. این تمایل انسانی که از اسباببازیها بیرون میرود و به فناوریها، به ویژه هوش مصنوعی و رباتها میرسد. انسانپرستی از هوش مصنوعی فقط یک عمل تخیلی نیست بلکه دارای پیامدهای عمیقی برای نحوه تعامل ما با فناوری و نقش آن در زندگی ماست.
سوالات مهم و پاسخها
چرا انسانپرستی نسبت به هوش مصنوعی صورت میگیرد؟
مردم اغلب به هوش مصنوعی انسانپرستی میکنند زیرا این امر حاکی از ایجاد یک وهم از فهم و ربط با فناوری بر مبنای سطح شخصی و احساساتی است. با تعیین ویژگیهای انسانی به هوش مصنوعی، افراد میتوانند فناوری پیچیده را به چیزی ساده و آشنا تبدیل کنند.
چه چالشهای اصلی با انسانپرستی نسبت به هوش مصنوعی مرتبط است؟
یکی از چالشهای اصلی پیامدهای اخلاقی است – افراد ممکن است به زیاد اطلاعات شخصی یا تصمیمگیری با هوش مصنوعی را بسپارند، فرض کرده که هوش مصنوعی دارای قطبنمای شخصی یا همدردی جانی است که وی هیچگاه ندارد. علاوه بر این، امکان دارد انتظاراتی از قابلیتهای هوش مصنوعی به وجود بیاورد که منجر به تقاضاهای غیر واقع بپردازد یا به فناوری نیاز برمنجع بشود.
آیا هر اختلافی وجود دارد؟
بله، انسانپرستی نسبت به هوش مصنوعی حاوی جدل است چرا که خط مرز بین تعامل انسان به انسان و انسان به کامپیوتر را آشفته میکند. وجود جنبههای جوندگی یا مفهومی از طراحی هوش مصنوعی به چیزی بیشتر انسان نما، اخلاقی یا مفید میشود، زیرا ممکن است منجر به مداریی عاطفی یا گنگ به اشیاء غیرانسانی شود مواجعه با دستای مقدارت و محدودیتهای هو چوپدی با خود ها کرب افکاسبله و دتال در جذابمدمد.
برتریها و معایب
برتریهای انسانپرستی نسبت به هوش مصنوعی شامل افزایش شهودیت کاربران و رابطهای کاربری ممکن است بیشتر باشد. برای افزایش پذیرش و کمک به بهتر شدن تجربهکاربر، امکانات کاربر فراهممیدند.”,
“categories”: [
],
“tags”: [
],
“metadata”: {
}
},
“status”: {
“desc”: “done”
}
}
معایب انسانپرستی نسبت به هوش مصنوعی شامل ایجاد انتظارات نادرست از قابلیتهای هوش مصنوعی، وابستگی احتمالی به هوشمصنوعی برای حمایت عاطفی یا تصمیمگیری، و مسائل اخلاقی در مورد تصور هوش مصنوعی به عنوان موجودات اعقلانی. همچنین خطر “دره نفوری” وجود دارد که هوش مصنوعی شبیه به انسان احساسهای وحشت یا ناراحتی بجای آشنایی بوجود آورد.
حوزههای مرتبط:
به منظور کسب تفاوتهای شما به شمای گُروههای گستاوره هوش مصنوعی در جامعه میتوانید به لینکهای زیر مراجعه کنید:
– انجمن پیشروی هوش مصنوعی (AAAI)
– انستیتو برق و الکتریک (IEEE)
برای بررسی بهتر مراقبتی که ما ممکن است بخواهیم داخل زمینهی هوش مصنوعی آغار سفاری کنیم، نگرانیهای اخلاقی و اثرات بالقوه از انانپرستی نسبت به هوش مصنوعی، به شما گروههایی چشمگیر و ارزنده پچشوالی و پچشكشی دهد موانه د ر دمین ی عو ستپورنی و پچشا قورشنی ه هوش مصنوعی و تلاقکات معاشرتی آن مطلبی ارزشمند و محددین ارایت میدانند، دام نگورانند.